من ترا دوست میدارم

اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست

اینکه نیستی
یه ذره آدمو میترسونه
...........

دارم می رسم به چیزی شبیه تو (!)
...............
همیشه حس میکنم یه زمان و یه نقطه ای تو زندگی هر آدمی هست
که باورش از یه چیزایی (؟!!) خراب می شه و فرو می ریزه 
شاید این لحظه درست اون زمانو
اینجا درست اون نقطه باشه .
............
و اون آدم شاید..........

پ.ن 1: یه چیزایی(؟!!).....
پ.ن 2: هر گاه روح از تهی بودن خویش خالی شود ،
          از خدا پر می شود
           ..........................
پ.ن3 : در رابطه با کامنتای گذاشته شده : ( پی نوشت 2 رو واسه این نوشتم که بگم منظورم از " یه چیزایی(؟!!) ..."  ، خدا و دینش و این حرفا نیست ، البته بهتون حق میدم ، چون یه ذره گنگ حرف زدم  ، واسه همینه که فعلا قسمت نظرات این پستو بستم ..... )
پ. ن 4: من هنوزم سر در وبلاگمو دوست دارم .........
         "  اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست
           او جانشین تمام نداشتنهای من است ............"

یا مجیب من لا مجیب له
یا حبیب من لا حبیب له
یا شفیق من لا شفیق له
..................

نوشته شده در شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸ساعت 13:33 توسط نگار|

Design By : Mihantheme